جاودانگی مجازی| خانهای میان ابرهای دیجیتال
خبرگزاری علم و فناوری آنا- هدا عربشاهی: جاودانگی زمانی در انحصار اسطورهها و موجودات افسانهای بود اما اکنون در عصر دیجیتال شکلی ملموس به خود گرفته است. این تجسم جدید که جاودانگی دیجیتال یا نامیرایی مجازی نام دارد بسط واقعی وجود نیست، بلکه جایگزینی برای کسانی است که بهشکلی تجسمی باقی میمانند و همانندسازی دیجیتالی ساختهشده با هوشمصنوعی بهمعنی «رستاخیز» روی زمین نیست، بلکه بیشتر بهمعنی ایجاد پلی میان زندهها و خاطرات کسانی است که در گذشتهاند. درواقع، نوعی تسلی است که به بازماندگان اجازه میدهد با نسخههای شبیهسازیشده عزیزانشان تعامل داشته باشند و ابعاد جدیدی از عزاداری و یادبود را تجربه کنند. در شکل امروزی، این جاودانگی مجازی میتواند طیف وسیعی از اقدامات مختلف، از بهروزرسانی صفحات درگذشتگان در شبکههای اجتماعی بهدست هوشمصنوعی تا شکل هولوگرافیک و واقعیت مجازی افراد متوفی را دربرگیرد و در شکل آیندهاش شاید انتقال حافظه فرد تازهدرگذشته به ریزتراشه و یکپارچهسازی حافظه و خاطرات او با هوشمصنوعی را هم شامل شود.
***
جاودانگی دیجیتالی از تکامل هوش مصنوعی و توانایی روبهرشد فناوری ارتباطات و اطلاعات در ذخیرهسازی ابری و تجزیهوتحلیل حجم عظیمی از دادههای شخصی ناشی میشود. در فرآیند نامیرایی مجازی، بااستفاده از پیامها، فیلمها، ضبطهای صوتی و سایر دادههای مربوط به افراد درگذشته، ماکتی دیجیتالی از آنها ساخته میشود. این همانندسازیهای مجازی که بهدست الگوریتمهای یادگیری ماشین طراحی میشوند میتوانند الگوهای رفتاری و سبکهای ارتباطی و حتی نظرات شخصی را تقلید کنند. اما با چه سطحی از جزئیات؟ این مسئله، به تعداد و کیفیت اطلاعاتی بستگی دارد که به هوش مصنوعی داده میشود.
فناوری و عزاداری: مفاهیم اخلاقی و فلسفی
ساخت این شبیهسازیهای دیجیتالی میتواند سوالات اخلاقی و فلسفی مهمی را برانگیزد. هرچند این روش، از یکسو، به بازماندگان راهی برای حفظ ارتباط با عزیزان از دسترفته ارائه میدهد، اما از سوی دیگر، سوالهایی را درباره ماهیت هویت و هستی مطرح میکند. این واقعیت که ما میتوانیم با نسخه دیجیتالی یک فرد متوفی «حرف بزنیم» چه چیزی را در درک ما از زندگی و مرگ تغییر میدهد؟ آیا این کپیها میتوانند واقعا ماهیت آن شخص را به تصویر بکشند یا صرفا شبیهسازیهایی سطحی از او هستند؟
فناوری جاودانگی دیجیتال از این توانایی بالقوه برخوردار است که نحوه سوگواری را تغییر دهد. بهطوریکه، درعوض وداع ابدی، بازماندگان میتوانند این فرصت را بهدست آورند که با نسخه دیجیتالی متوفی ارتباط برقرار کنند. جانشینی که میتواند در روند سوگواری، آرامش و کمک عرضه کند. باوجوداین، برقرارکردن ارتباط طولانیمدت با نسخه دیجیتالی فرد درگذشته میتواند روند پذیرش فقدان را پیچیده و بغرنج کند و وابستگی زیاد به حضور مجازی فرد، روند جداشدن عاطفی و بازگشت بازماندگان به مسیر زندگی پیشِ رو را مختل کند.
مورد جانگ جی.سونگ
یکی از نمونههای خبرساز جاودانگی مجازی در سال ۲۰۲۰ درباره زنی به نام جانگ جی.سونگ بود که دختر خردسالش به نام نایون را بهتازگی بهدلیل بیماری از دست داده بود. این مادر عزادار، این فرصت را پیدا کرد که نایون را در محیط واقعیت مجازی «ملاقات» کند. این تجربه که برای یک مستند تلویزیونی کره جنوبی ایجاد شد، از فناوری واقعیت مجازی برای تولید یک شبیهسازی تعاملی از نایون استفاده کرد. اگرچه این تجربه بهشدت از پیشنوشته و کنترلشده بود، اما به جانگ حتی برای لحظهای اجازه داد که با تجسم دخترش ارتباط برقرار کند و اینگونه، پتانسیل فناوری واقعیت مجازی را در ایجاد تجربیات همهجانبه و معنادار در زمینه غم و اندوه نشان داد.
نامیرایی مجازی: چشماندازهای آینده
چشماندازهای آینده برای نامیرایی مجازی، افقهایی را پیشبینی میکنند که فناوریهای دیجیتالی پیشرفته را هرچه بیشتر با زندگی روزمره انسان ادغام میکند. یکی از جنبههای کلیدی این تکامل، نقش روبهرشد فناوریهای پوشیدنی و حسگرهای متعددی است که قادرند نحوه تعامل ما با دنیای دیجیتال را متحول کنند.
فناوریهای پوشیدنی ازجمله ساعتهای هوشمند، دستبندهای تناسب اندام و حتی لباسهای هوشمند هر روز پیچیدهتر میشوند. این دستگاهها نهفقط حرکات فیزیکی ما را ردیابی میکنند، که قادرند بر علائم حیاتیمان: ضربان قلب، سطح اکسیژن خون و حتی الگوهای خواب ما هم نظارت کنند. همچنین تکثر حسگرهای محیطی و شخصی که توانایی جمعآوری آنی دادهها درباره رفتار، حالات چهره و زبان بدن ما را دارند، مرزهای جدیدی را در ایجاد کپیهای دیجیتالی باز میکند. این فراوانی دادههای شخصی و رفتاری که بهطور مداوم و با جزئیات جمعآوری میشوند، از توانایی بالقوه بسیار زیادی برای بهبود کیفیت و اعتبار نسخههای دیجیتال برخوردارند. ازاینرو، میتوان آیندهای را متصور شد که در آن، تمام نکات ظریف در نحوه صحبتکردن، حرکتکردن، واکنش نشاندادن و حتی تفکر ما قابل درک و تحلیل است. این دادهها نهفقط به آیندگان اجازه میدهد که کپیهای دیجیتالی واقعیتر و قانعکنندهتری از فرد متوفی بسازند که حتی صادقانه، ویژگیهای رفتاری و شخصیتی او را با دقت بالا بازتاب کنند.
ازسویدیگر، با پیشرفت فناوریهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، این کپیها علاوهبراینکه میتوانند رفتار گذشتگان را تقلید کنند قادرند بهطور مستقل تکامل یابند و بهطور مداوم از دادههای جمعآوریشده جدید یاد بگیرند. این بدان معنی است که یک کپی دیجیتال، دستکم از جنبه نظری، قادر است به توسعه و تغییر درطول زمان ادامه دهد، درست همانند شخصی واقعی، بدون اینکه شخصی واقعی باشد.
ازاینرو، میتوان گفت که جاودانگی دیجیتالی یا نامیرایی مجازی گامی مهم در تکامل فناوری و جامعه است و همانطورکه امکانات جدیدی برای یادآوری و سوگواری ارائه میدهد، انسانها را هم به چالش میکشد تا درباره معنای زندگی، مرگ و هویت در عصر دیجیتال تامل کنند. ازاینرو، مانند هر فناوری نوظهوری، پیمایش دقیق در این قلمرو بهویژه از منظر اخلاق و روانشناسی بسیار مهم است بهخصوص که استفاده از این فناوری ممکن است برای آحاد جامعه به پیامدهای مثبت و منفی بلندمدتی منجر شود.
انتهای پیام/